اوم آغاز
درباره کتاب اوم آغاز
اوم آغاز صدای آغاز هستی است؛ صدایی که پس از مهبانگ (بیگ بنگ) شنیده شد. کتاب اوم آغاز روایتی است از یک تاریخ. تاریخ خانوادهای که خواسته یا ناخواسته زندگیشان با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پیوند خورده است و دچار فراز و فرود میشود. از منظری میتوان این خانواده و تحولاتش را آینهای از وضعیت جامعه ایرانی دانست. داستان با گریزهای زیبا و حساب شده به گذشته خانواده تلاش میکند تا نشان دهد چگونه گذشته بر حال و آینده آنان تاثیر گذاشته است. در بخشی از این کتاب میخوانیم «یادت هست تو میگفتی همه جنگهای دنیا سهلانگاری آدمها بوده است وگرنه چرا باید آدم تیر بر قلب همنوعش بنشاند. تو زیادی شاعر بودی برای سیاست. این روزها بیش از همیشه دلتنگ تو هستم. میدانی غم از دست دادن هیچوقت عادی نمیشود؟ نشده است. میدانی بغضش هیچوقت تمام نمیشود؟ برای من نشده است. میدانی هر روز دوست داری، خلوتی را پیدا کنی و برای خودت یک دل سیر گریه کنی؟ آدمی اینگونه است که از مرگ میهراسد، از مرگ عزیزانش.»
درباره نویسنده
روحالله سپندارند، نویسنده، روزنامه نگار و محقق در سال ۱۳۶۲ به دنیا آمد. از وی داستانهای کوتاه متعددی به چاپ رسیده است. انتشار داستان کوتاهی از سپندارند در سال ۱۳۹۴ در روزنامه ایران با نام «همسایه طبقه بالا» منجر به ایجاد پرونده قضائی علیه او شد. شعبه ۶ دادگاه کیفری یک تهران در تیر ماه ۱۳۹۵ وی را از کلیه اتهامات مبرا دانست. اوم آغاز را میتوان جدیترین داستان روحالله سپندارند دانست.
شخصیتها
ابراهیم: زندانی سیاسی و دانشجوی اخراجی که جوانی خود را در شور و حرارت روزهای تیر ماه ۱۳۷۸ گذرانده است و اینک خود را در سختترین دوران زندگی خود میبیند. در جایی از کتاب به نقل از ابراهیم میخوانیم «و چه خلسهی عجیبی است همواره بازنده بودن زمانی که انسان نستوه و استوار ایستاده است که بگوید من آمدهام شکست بخورم اما فرو نریزم. ابراهیم به یاد میآورد جایی خوانده بود «میتوان از امید خالی بود، اما مأیوس نشد.»
ماهور: مادر ابراهیم و زنی فداکار که سالهاست با از خود گذشتگی خانواده را حفظ کرده است. او و ابراهیم قهرمانان این داستان هستند.
ساره: خواهر ابراهیم و غایب حاضر داستان است.
قادر: پدر خانواده و کسی که اشتباهاتش خانواده را دچار سختیها و مشقتهای فراوانی میکند.
اطلاعات نشر
این کتاب نخستین بار در سال ۱۴۰۱ توسط نشر روزنه به چاپ رسید.