جسم و جان شهر (تأملی بر حق حیات، کیفیت زندگی، شورا و شورایاری)
همانگونه که فرهنگ را نمیتوان جسم کتاب و فیلم و تابلوی نقاشی و خط دانست و همهی اینها ذیل مفهومی واحد به هم پیوند میخورند که روح این فرهنگ است، شهر نیز کالبد افسرده و بیجان خانهها و گذرها نیست، بلکه با روح شهر است که شهر جان میگیرد و این میشود که هست. در این نگاه کوشش بر این است که شهر نه کالبدی بیجان و نه روحی مجرد و بیکالبد، که پیوند میان این دو دیده و انگاشته شود. طبیعتاً تجربهی ملموس و واقعی مسائل شهری، ناشی از حضور دهساله در شورای اسلامی شهر تهران، بهترین ماهی خام در دسترس نگارنده برای نوشتن این یادداشتها بودهاند.