سینمای عباس کیارستمی
.. و درست وسط معرکه دغدغههای پست مدرنیستی فیلمساز جهانی، همواره انسانی معمولی تفکری سنتی، حتی عامیانه، پیدایش میشود: باوری رمانتیک به زیبایی روستا نسبت به شهر، طبیعت نستب به تمدن، احساساتگرایی در برابر پرهیز از سانتی مانتالیزم، پایانهای خوش آمیخته به موسیقی با هدف همذاتپنداری تماشاگر در برابر فاصلهگذاری و واسازی سازوکار سینما، بیاعتمادی به فمینیسم به عنوان گفتمانی مدرن، باور به حکمت عامیانه و فلسفهبافیهای شخصیتهای بیسواد یا کم سواد، انس با شعر کلاسیک فارسی، میل به بازیگر – ستاره و سینمای عامهپسند.
او که هر روز در گوشهای از جهان نمایشگاهی دارد و در گوشهای دیگر فیلمی میسازد، او که ابایی ندارد بگوید برای مخاطب جهانی فیلم میسازد، همان کسی است که در عین حال میگوید هنوز در ایران، آسودهتراز هر جای دیگر جهان، سرش را بربالین میگذارد.