کاکتوسها از تشنگی میمیرند
کاکتوسها از تشنگی میمیرند اثری نیمه بلند و داستانی است. احمد طالبی نژاد، نویسنده، منتقد و مستندساز این کتاب را در سال ۱۳۹۹ به رشته تحریر در آورد. احمد طالبی نژاد در میان اهالی کتاب به خاطر نگارش آثار متعدد در تحلیل سینمای ایران شناخته میشود. نشر روزنه پیشتر دو اثر دیگر این نویسنده با عناوین «سینما اگر باشد (تاریخ تحلیلی سینمای پس از انقلاب)» و «تهران در سینمای ایران» را منتشر کرده است.
کاکتوسها از تشنگی میمیرند هر چند اثری متفاوت از دو اثر دیگر است با این وجود در ساختار نوشتاری در همه جا رد پای نویسنده پیداست. بدین صورت شناخت نویسنده اثر برای کسانی که به آثار احمد طالبی نژاد آشنایی دارند کار سختی نباشد. با تمام این اوصاف نمی توان تصویرسازیهای زیبای کتاب را نادیده گرفت. تصویرسازیهایی که خواننده را تبدیل به تماشاگر روایت میکند.
قسمتی از کتاب کاکتوسها از تشنگی میمیرند
۱) فنجان خالی قهوه را گذاشت روی میز وسط اتاق و پشتش را چسباند به پشتی مبل و در حالی که صورتش مثل لبو سرخ شده بود زمزکاکتوس ها از تشنگی می میرندمه کنان جوری که من نفهمم گفت «نه، نه. خیلی تاریکه. تا حالا این قدر سیاهی و تاریکی ندیده ام ». ….
۲) هنوز دستم روى زنگ نرفته، در را باز کرد و من هولزده، خودم را انداختم توى دالان و در را بست. مثل بید میلرزیدم. پشتم را به دیوار تکیه دادم که نقش زمین نشوم. چادر را همچنان کیپ گرفته بودم و سرم پایین بود و نفسنفس میزدم. آرام آمد و روبهرویم ایستاد. نگاهم به زمین بود ولى نفس گرمش را از لاى چادر حس میکردم. او هم مثل من هیجانزده بود. باور مىکنید هنوز صورتش را ندیده بودم. نمیدانم چقدر گذشت که بالاخره طاقت نیاورد و با صدایی که میلرزید گفت: «مواظب باش چادرت گچى نشود.»