من و سیمین و مصطفی

-20%
نوع جلد

قطع

تعداد صفحه

80

نويسنده

52,000 تومان

هنوز جرئت نکرده بودم از احمد یا رستم سراغ بچه‌ی بابک را بگیرم. در آن خانه‌ی مردانه نمی‌شد سراغ هیچ بچه‌ای را از هیچ مردی گرفت. مثل این بود که هر دو مطمئن بودند بچه‌ها همه در گوشه‌ی اتاقی تخت خوابیده‌اند، سیر و راضی و بی‌خبر. مثل این بود که فقط من می‌دانستم، وقتی اهالی آن ساختمان حزبی را هل دادند توی آن مینی‌بوس، بچه بغل مادرش نبود. بغل هیچ‌کس نبود. بچه شده بود تخم‌مرغی نیمرو که روی هیچ بشقابی نبود. شده بود آن تصویری که آن روز در کتاب سالوادور دالی دیده بودم. روی صندلی گهوارهای سیمین، وسط آن سوییت ته باغی.

 

مطالعه ۲۰صفحه ابتدایی کتاب

ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟

Twitter Instagram
خانه
فروشگاه
حساب کاربری من
0 محصول سبد خرید
منو