ناپدید شدن
نتیجهی آن ازدواج شکستخورده و همه این کلنجارها شده هیچی، شده درختِ بیمیوه، شد مرد میانسال ابتری که شبها با پیژامهای گشاد دور خانهاش راه میرود،با اجاقش کلنجار میرود و بعد برای تمدد اعصابش یک کاسهی گنده آجیل شور میخورد چون جایی خوانده که آجیل مُسکن اندوه است.