هزارههای هبوط
چکه چکه باران
هزارههای هبوط!
هر یکی بغضهای کهنه
فرو میریزد
از ابری آویزان!
هق هق سینهای که در ازنای قرون
به سایهسار خیال
خانهای میجوید!
چکه چکه باران
هزارههای جنون!ژشکسته زورقی فتاده به آب
میان امواجش
به سان بارش ابری که میبرد خانه!