گاه گرازها

-20%
نويسنده

قطع

نوع جلد

تعداد صفحه

80

52,000 تومان

در نیمه‌شب سیزده فروردین دوست جوان من؛ سهراب بالای دار رفت. او یک سال‌وسیزده روز زندانی بود و در این مدت ما همه سعی‌مان را کردیم اما موفق نشدیم. در ملاقات‌های مکرر، می‌گفتم: «ما موفق می‌شویم.» و او با ناباوری نگاهم می‌کرد و می‌گفت: «باور کن من نکشتم، این کار از من بر نمیاد، هر کی باور نکنه تو باید باور کنی.» و من می‌گفتم: «باور می‌کنم، می‌دونم، می‌دونم تو نکشتی. برای همین ما تلاش می‌کنیم و حتماً موفق می‌شویم.» اما موفق نشدیم.

ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟

Twitter Instagram
خانه
فروشگاه
حساب کاربری من
0 محصول سبد خرید
منو