هویت و سیاست خارجی در ایران و خاورمیانه
هویت از زمان فروپاشی شوروی و جنگهای بالکان و بعدها ظهور گروههای افراطی در خاورمیانه دوباره در کانون توجه علوم سیاسی و متخصصان سیاست و حتی سیاستمداران قرار گرفته است. هویت در همان حال که میتواند زمینه ساز همکاری باشد، میتواند به گسترش جنگ و درگیری هم کمک کند. کتاب حاضر که نتیجه تحقیقات و مطالعات یک دهه گذشته نویسنده در زمینه هویت و سیاست خارجی است، میکوشد تا نشان دهد که نحوه تعریف یک دولت از هویت خود، تأثیر مستقیمی بر عملکرد آن در سیاست خارجی دارد. نویسنده ابتدا به این موضوع مهم میپردازد که چگونه یک هویت خاص با به کارگیری انواع چهرههای قدرت تبدیل به قدرت مسلط میشود و میکوشد آن را بازتولید کند. اما چالشهای داخلی، منطقهای و بینالمللی، بازتولید هویت مسلط را دشوار میکنند. لذا هویت دولت به مرور زمان تغییر میکند و این امر، خود را در سیاست خارجی نیز نشان میدهد. نویسنده بر همین اساس، دو جریان اصلی طرفدار اسلام سیاسی (صدور انقلاب) و طرفدار اسلام پسا-سیاسی (تعامل سازنده) را در ایران بررسی میکند.